بهينه سازی در بخش های توليدی با استفاده از الگوی مناسب پيش بينی ميزان ريسک پياده سازی پروژه های تولي

بهينه سازی در بخش های توليدی با استفاده از الگوی مناسب پيش بينی ميزان ريسک پياده سازی پروژه های توليدی

چكيده

 در اين مقاله يک مدل تحليلي پيش بيني مبتني بر روابط منطق فازي ارائه ميگردد، که به سازماندهي مديريت ريسک کمک مي کند. پيش بيني امکان موفقيت پروژه هاي توليدي  مديريت ريسک بخوبي فعاليتهاي لازم را قبل از پياده سازي مديريت ريسک نشان ميدهد. مقايسه دودويي براي  نشان دادن اولويت هاي موثر در فاکتورهاي مختلف و دسته بندي برآيندهاي مختلف مورد استفاده است . ابهامات و ذهنيت پيش بيني فرآيندها با استفاده از مقادير [0,1] انجام ميشود. با ضرب کردن عوامل موثر و بررسي حالتهاي موجود و پيش بيني ميزان موفقيت / شکست براحتي براساس هفت عامل با نفوذ تخمين زده ميشود.

مقدمه

امروزه مديريت پروژه هاي توليدی  به عنوان يك گرايش مجزا در موسسات آموزشي و يك حرفه تخصصي در دنيا به رسميت شناخته شده است . مديريت پروژه هاي توليدي  داراي فاز امكان سنجي پروژه هاي توليدي  (استراتژيكي ، ريسك و گلوگاهها ، منابع انساني ، مالي و اقتصادي ، قوانين و مقررات )پنج فرآيند( آغازين ، برنامه ريزي ، اجرا ، كنترل و نظارت و اختتامي)   نه حوزه دانشي (مديريت يكپارچگي، مديريت محدوده ، مديريت زمان ، مديريت هزينه ، مديريت كيفيت ، مديريت منابع انساني ، مديريت ارتباطات ، مديريت ريسك و مديريت تداركات)  ميباشد. باشندهرچند كه مديريت ريسك تنها يكي از بخشهاي حوزه دانشي مديريت پروژه هاي توليدي  مي باشد ولي يكي از فرآيندهاي مهم آن مي باشد.  مديريت ريسک شامل فرآيند برنامه ريزي مديريت ريسك، شناسايي ، طبقه بندي ، ارزيابي ريسک ، واکنش به ريسک ، كنترل و اجراي برنامه مديريت ريسک مي باشد . معمولا در مديريت پروژه هاي توليدي  ، ريسك بدين صورت تعريف م‍ي شود : ريسك محصول احتمال‍ي يك پ‍يشامد است و در زمان هايي كه پروژه هاي توليدي  با آن پ‍يشامد مواجه م‍ي شود ، به وقوع م‍ي پ‍يوندد . به هر حال همواره دو مفهوم را با خود دارد "آينده و شك" . بنابراين حادثه اي كه مربوط به آينده نباشد و يا در مورد وقوع آن شك نداشته باش‍يم ديگر ريسك تلق‍ي نم‍ي شود . هر چند ريسك ها مطابق فرهنگ لغات معمولا هم‍يشه با ناكام‍ي و شكست تعريف م‍ي شوند ول‍ي آنها م‍ي توانند با مجال ها ويا فرصت هاي‍ي ن‍يز همراه باشند. اجراي مديريت ريسك در همه سازمانها قابل پياده سازي و اجرا نمي باشد و بررسي ها نشان ميدهد كه اكثر سازمانها علي رغم پياده سازي مديريت ريسك در سازمان خود توفيق چنداني نداشته اند كه خود بستگي به عوامل مختلف دارد . براي تعيين ميزان مفقيت در اجاي مديريت ريسك در سازمان مي توان عوامل چشم اندازها و استراتژيها، نياز دقيق مشتري و بازار، استراتژيكي ، منابع انساني، منابع مالي و اقتصادي ، قوانين و مقررات ، امكان سنجي فني و تكنولوژيكي ، امكان سنجي برنامه ريزي اجرايي ،  و... را مورد بررسي قرارداد كه همه موارد در بحث امكان سنجي مطرح ميباشند. روشهاي پيشنهادي براي سازمان هيچ فايده اي نخواهد داشت. مگر اينكه اقدام به اجراي آن شود و البته اهميتي را كه مديريت ارشد سازمان براي مديريت ريسك قائل مي باشد را نمي بايست فراموش كرد. در واقع مديريت ريسك چيزي جز اصول علمي مديريت نيست كه در راستاي اداره ريسكهايي كه سازمان را تهديد مي كنند هدايت و بكارگيري شده است بنابراين مثل ديگر محيطهاي عملياتي مديريت ، بحث هماهنگي بين اجزاء و باز خورد سيستم نيز جايگاه هاي خاص خود را دارا هستند. نكته مهمي كه در عملكرد مديريت ريسك در سازمان ها مي بايست مد نظر قرار داد ارتباط آن با كارايي موسسه مي باشد . فرق مهمي كه مديريت ريسك با ديگر انواع مديريت دارد نقش معكوس آن است درحالي كه ديگر انواع مديريت هدفشان افزايش منفعت و سود آوري سازمان مي باشد مديريت ريسك جهت كاهش ضايعات و خسارات ناشي از خطرات فعاليت مي كند و در واقع نقش اصلي آن كاهش ضرر است نه افزايش سود.
بهينه سازي ريسک پروژه هاي توليدي  هاي توليدي  در سازمان همواره مورد توجه بوده است و ساليانه مقالات زيادي در اين زمينه در ژورنالهاي معتبر بين المللي ارائه مي شود(evillage,2007). سمت گيري بيشتر مقالات ارائه شده  در جهت بهينه سازي ريسک پروژه هاي توليدي  هاي توليدي  مبتني بر هزينه ، زمان مي باشد. لذا به مقوله بهينه سازي ريسک پروژه هاي توليدي  هاي توليدي  خيلي كم توجه شده است. با توجه به اينكه در مقاله هاي ارائه شده به  اهميت آن اذعان شده است. در هر صورت شناساي‍ي و تجزيه و تحل‍يل ريسك به منظور طبقه بندي و درجه بندي خطرات ( فرصت ها ) يكي از اقدامات اساسي مي باشد و پاسخ به اين سؤال كه " آيا ريسك هاي‍ي با شدت بالا پروژه هاي توليدي  را تهديد م‍ي كنند ؟" يا "فرايند كنترل و نظارت به آن چگونه بايد باشد ؟" همواره موردنظر م‍ي باشد .
در بخش بعدي منطق فازي بطور خلاصه بيان خواهد شد. يک چهارچوب سلسله مراتبي بر مبناي ارتباطات منطق فازي در بخش 2 بيان خواهد شد و در بخش 3  به مدل پيش بيني موفقيت پياده سازي مديريت ريسک و در بخش 4 تجزيه و تحليل مواردي از مديريت ريسک شده پرداخته مي شود و سرانجام نتيجه را در بخش 5 ارائه می شود.

متن کامل مقاله بهينه سازی در بخش های توليدی با استفاده از الگوی مناسب پيش بينی ميزان ريسک پياده سازی پروژه های توليدی را از لینک زیر دانلود نمایید:

دانلود کنید.

پسورد : www.mechanicspa.mihanblog.com

كنترل كننده منطق فازی برای سرعت ماشين سنكرون

كنترل كننده منطق فازی برای سرعت ماشين سنكرون

اخيراَ استفاده ازمنطق فازي در كاربردهاي كنترلي افزايش يافته است . اين مقاله نیز كاربردي از منطق فازي را براي كنترل سرعت ماشين سنكرون SM بيان مي كند كه به صورت يك كنترل كننده ي فازي است كه براساس آناليز پاسخ گذراي سرعت موتور و منطق فازي طراحي شده است.
كنترل كننده ي فازي بر اساس انحراف و تغييرات سرعت ، بردارهاي جريانِ كنترلي سرعتي متفلوتي را توليد مي كند.
نتايج شبيه سازي ديجيتالي نشان مي دهد كه كنترلر سرعت فازي طراحي شده ، رفتار ديناميكي خوبي را از موتور نشان داده سرعتي خوب، بدون اورشوت و رفتاري مناسب در مقابل تاثيرات اغتشاش باري ارائه مي دهد.
نتايج حاصل از كنترل كننده ي منطق فازي براي موتور سنكرون عملكردي بهتر از كنترل كننده هاي  PI معمول را ارائه مي دهد.

مقدمه: 

از زماني كه ممدني در سال  1965 كار خود را براساس تئوري فازي زاده  براي كنترل سيستم هايي كه آسان مدل نمي شوند طرح كرد كنترل منطق فازي به عنوان موضوع تحقيقي پرطرفداري در تئوري كنترل و اتوماسيون مطرح شده است.
مفهوم  FLC براي استفاده كردن از دانش كيفي براي ساخت يك كنترل كننده ي عملي است.
براي يك سيستم كنترل پروسه اي، يك الگوريتم كنترل فازي درك مستقيم و تجربه ي يك طراح و محقق را در بر مي گيرد.
كنترل نيازمند يك مدل رياضي دقيق از دستگاه نيست بنابراين براي فرايندي مناسب است كه در آن مدل ناشناخته است يا بطور ناقص تعريف شده است مخصوصا براي سيستم هاي تركيبي و ناشناخته ي ديناميكي.
البته الگوريتم كنترل فازي مي تواند از طريق تطبيق با مدل فازي و يادگيري دستگاه تصحيح شود.
كنترل فازي مي تواند به همان خوبي براي سيستم هاي چند بعدي غير خطي مركب نيز عمل كند ،
سيستم هايي با پارامترهاي متغيير يا در شرايطي كه سيگنال هاي به دست آمده از سنسور دقيق نيست. كنترل فازي ذاتاَ غير خطي و سازگار است وعملكرد خوبي را تحت تاثير تغييرات پارامتري  و اثرات اغتشاش بار از خود نشانمي دهد..
به عنوان يك تكنولو‍ژي  كنترلي هوشمند ، كنترل منطق فازي  FLC روش سيستمي را ارائه مي دهد تا تجربه ي انساني را با  الگوريتم هاي غير خطي تركيب كند كه با مجموعه اي از اصول زباني به كنترل كننده تعريف مي شود و به طور معمول يك الگوريتم ِكنترل فازي ، حاوي مجموعه اي از قوانين تصميم گيري است كه مي توانند آن را به عنوان يك الگوريتم كنترل غير رياضي و سازگار بر پايه ي فرايندي زباني  در مقابل الگوريتم هاي كنترليِ فيدبك دارِ رايج در نظر گرفت.
به كارگيري چنين كنترلي بايد مشمول ترجمه ي متغييرهاي ورودي به زباني شبيهِ ( بزرگ مثبت ، صفر ، كوچك منفي و... ) و به كارگيري قانون هاي كنترلي باشد به طوري كه فرايند تصميم گيري بتواند خروجي هاي مناسب را توليد نمايد.
كنرل فازي FLC با استفاده ازاطلاعات زباني و استفاده از مزاياي زيادي مانندِ Reboustness ، قاعده ي تخمين عمومي ، آزادي مدل و الگوريتم  قانون عمل مي كند.
تحقيقات اخير پتانسيل هاي كنترل فازي براي كاربردهاي درايوي ماشين را مورد بررسي قرار داده و نشان داده شده است كه يك كنترل كننده كه بطور مستقيم به صورت فازي طراحي شده است مي تواند از كنترل كننده هاي انتگرالي ، تناسبي ، مشتقي سبقت بگيرد ( PID ) .
در اين مقاله كاربرد منطق فازي در كنترل سرعت ماشين سنكرون طراحي شده است. برنامه ي كاري اين مقاله براساس زير است :
در بخش 1  اصول بردار كنترل درايو موتور سنكرون ارائه شده است.
در بخش  2 كنترل كننده اي  پيشنهاد شده است تا براي كنترل سرعت موتور سنكرون به كار رود.

نتايج شبيه سازي براي نشان دادن تاثيرات آن و در نهايت در بخش آخر نتيجه گيري ها جمع بندي شده است.

متن کامل مقاله كنترل كننده منطق فازی برای سرعت ماشين سنكرون را از لینک زیر دریافت نمایید :

دانلود کنید.

پسورد : www.spowpowerplant.blogfa.com