دانلود کتابهای ولادیمیر مایاکوفسکی

آناناس بخور
حریصانه بلدرچین بلمبان
روزهای آخرت سر می رسند،
بورژا!


ولادیمیر مایاکوفسکی در روستای بگدات (بغداد) در استان کوتائیسی گرجستان در قفقاز متولد شد.

مایاکوفسکی شاعر مردم وانقلاب بلشویک ها ، استاد صاحب نظر و از پیشروان سبک فوتوریسم ، ناشناخته ومهجور توسط مصادره کنندگان انقلاب توده های شوروی سابق (پاسترناک در رابطه با استالین که سال‌ها بعد از مرگ مایاکوفسکی، گفته بود: «او بهترین و با استعدادترین شاعر کشور شوراها بود» نوشت: «این دومین کوشش دولتی و حزبی برای قتل یک شاعر ترقیخواه بود.» و بنیانگذار انقلاب اکتبر لنین نیز که گویا به هنر مدرن مخصوصاً به فوتوریست‌ها علاقه‌ای نداشت، درباره مایاکوفسکی گفته است: «کمونیسم مورد دلخواه آنها، کمونیسم شلوغ‌کاری و خروس جنگی‌ است.») و عاشق پیشه ای درگیر با جسم وروح خویش خالق اشعاری با شور انقلابی و هنرمندی در خدمت اجتماع بود(والبته برخلاف اغلب شاعران ونویسندگان ان دوران به دلیل همین شور انقلابی و وابستگی شدیدش به ایده های بلشویکی هیچ مشکلی برای کارهایش پیش نیامد!)

مایاکوفسکی احتمالا در دوره دوم ترمیدور انقلاب روسیه با پی بردن به عدم همخوانی مبانی نظری انقلاب با واقعیت ها ودور ماندن از ارمان ها وایده الهایش وعجزش از بریدن از روحیه انقلابی اش زمینه های خودکشی را در ذهن خود فراهم میسازد!

مایاکوفسکی بیشتر زنده نماند تا ببیند هم محل او استالین گرج چگونه انقلاب را به قربانگاه تصفیه میبرد وخودکامگی را جلاد انقلاب میسازد ولی همان شور اولیه انقلابی وتناقضات اجتماعی پارادوکس لاینحلی برای مایاکوفسکی رقم زد تا ایده خودرا به عمل برساند.

مایاکوفسکی در زندگی شخصی خویش نیز بسان اعتقادات اجتماعیش پرشور بود وعاشق پیشه ای بادوام...

عشق اتشین او به لیلی بریک بعد از اشنایی با او در سال 1915 تا پایان زندگیش در سال 1930 ادامه یافت:

عزیزم
عمرم
شکنجه جانم
عشقم
لیلی
اشعارم را بپذیر
شاید دیگر
هیچگاه
هیچ چیز
نسرودم

نمونه ای از شعر مایاکوفسکی خطاب به لیلی



مایاکوفسکی پیش از مرگ، دوبار دست به خودکشی زده بود وهردوبار هم از اسلحه استفاده کرده بود. روزهای آخر عمر نیز گفته بود که در وضع و حالی‌ است که تنها یک عشق بزرگ می‌تواند او را نجات دهد. مایاکوفکسی شاعر شورشی دوران لنین و استالین، در ۱۴ آوریل ۱۹۳۰ در پی بن بستی عاطفی و نیز ممنوع‌الخروج بودن از خاک شوروی به ضرب گلوله به زندگی خود پایان داد و بدین‌گونه دیده از جهان فرو بست. (مایاکوفسکی که آثار او تجلی هنری شور و شوق و نفی و نقد انقلاب بود، پس از پیروزی انقلاب نیز کوشید تا فضای انقلاب را که موجی از امید و شور برانگیخته بود و با منش فردی و بینش شورشی او همگن بود، در شعر خطابی خود تصویر کرده و با شعر خوانی در جبهه‌ها، خیابان‌ها، کارخانه‌ها و میکده‌ها با توده‌های مردم ارتباطی زنده برقرار کند.
مایاکوفسکی در ۱۹۲۳ سردبیری مجله فوتوریستی و آوانگارد «لف» را بر عهده گرفت و در سال ۱۹۲۵ به فرانسه، اسپانیا، کوبا، مکزیک و آمریکا سفر کرد.دولت شوروری پس از پیروزی در انقلاب ۱۹۱۷ برآن بود تا شور و شوق انقلاب را به سود اقتدار رسمی حذف کند و از این منظر با فوتوریزم و دیگر نحله‌های شورشی و آوانگارد هنر و ادبیات به دشمنی برخاست.دولت و حزب کمونیست شوروی در منظر عمومی مایاکوفسکی را گرامی می‌داشتند اما بورکراسی دولتی و حزبی در کار حذف خلاقان عرصه هنر بود. شاخک‌های حساس و نگاه تیز مایاکوفسکی مرگ شوق و گرمای انقلابی و ظهور سرد استبداد را دیدند و شاعر انقلاب چندان سرخورده شد که با شلیک گلوله‌ای به مغز خود به زندگی پرشور و خلاق خود پایان داد.)
 وی پیش از مرگ بر برگه‌ای نگاشت: «برای همه... می‌میرم...».

قدمم

در خیابان

مسافت را

لگدمال می کند

جهنم درونم را

اما

چاره چیست؟

جسد وی در گورستان بزرگان انقلاب دفن گردید. وی در شوروی بزرگترین شاعر دورهٔ انقلابی لقب گرفته بود.

به گفته پاسترناک «ولادیمیر مایاکوفسکی، خوش داشت زندگی‌اش را به صحنه تماشا بدل کند و جدا بر این بود که زندگی و هنرش یکی است.» پس این‌چنین بود که یکی از هیجان‌انگیزترین زندگی‌ها و رمزآلودترین مرگ‌ها برای یکی از برترین شاعران رقم خورده بود. این شعررا که گویا پس از خودکشی مایاکوفسکی در جیب او یافتند نیز حکایت از روح عاصی و عزم پرخاشگر وی به جهان دارد. ظاهراً این، آخرین شعر اوست...

ساعت از نه گذشته، باید به بستر رفته باشی
راه شیری در جوی نقره روان است در طول شب
شتابیم نیست،
با رعد تلگراف
سببی نیست که بیدار یا که دل‌نگرانت کنم
همان‌طور که آنان می‌گویند، پرونده بسته شد
زورق عشق به ملال روزمره در هم شکست
اکنون من و تو خموشانیم
دیگر غم سود و زیان اندوه و درد و جراحت چرا‌؟
نگاه کن چه سکونی بر جهان فرو می‌نشیند
شب آسمان را فرومی‌پوشاند
به پاس ستارگان
در ساعاتی اینچنین، آدمی بر‌می‌خیزد تا خطاب کند
اعصار و تاریخ و تمامی خلقت را...

در لینک زیر میتوانید دوکتاب ویک مقاله از ولادیمیر مایاکوفسکی را دانلود نمایید:
ابرشلوارپوش
دیگردیگردیگر...
مایاکوفسکی را دریاب ، کهنگی را بسوزان

دانلود کنید.

پسورد : www.spowpowerplant.blogfa.com

این مطلب از سایت مرد مرده دلیل اصلی نوشتن این پست بود!