زلزله در مناطق شمال غربی ایران به مرکزیت ورزقان از دیروز عصر حداقل در 5 استان کشور محسوس بوده ومتاسفانه جان هموطنان عزیزی را گرفته وبسیاری را راهی بیمارستانها کرده

تداوم پس لرزه ها وقدرت انها به گونه ای بوده که اکثر خانواده هارا در شهرستانها ومناطق مجاور اهر،ورزقان وتبریز مجبور به اقامت دربیرون از منزل نموده است.

اخرین خبرها حکایت از افزایش قربانیان زلزله به بیش از 250 نفر وتعداد مجروهین به بالای دوهزار نفر نموده است.

برای درگذشتگان این حادثه جانسوز علو درجات وبرای بازماندگان از درگاه احدیت صبر مسئلت میکنیم.


---------------------------------------


شاید شما هم جزو آن دسته از هموطنانمان باشید که تازه با خبر وقوع زلزله شش و چند ریشتری در شمال غرب کشور روبه‌رو شده‌اید؛ با این توضیح که ممکن است در این بی‌‌اطلاعی، هیچ قصوری متوجه‌تان نباشد، چرا که فراگیرترین رسانه کشور که لقب ملی هم دارد، تقریبا این خبر را نیز به مانند برخی اخبار دیگر از دور انتشار بیرون گذاشته است!

به گزارش «تابناک»، عصر دیروز دو زلزله به بزرگی ۶.‌۲ در مقیاس ریشتر و عمق ۱۰ کیلومتری، مناطقی در مجاورت شهرهای اهر و ورزقان در آذربایجان شرقی را به شدت به لرزه درآورد و خسارات صدمات جانی و مالی بسیاری به ساکنان این منطقه وارد کرد؛ اما وقوع رویدادی به این اندازه متأثرکننده هم تا این لحظه منجر به اعلام عزای عمومی نشده است!

بدین ترتیب، گزارش‌های رسیده از آذربایجان شرقی، حاکی است که به رغم اینکه امدادگران هنوز موفق به دسترسی به همه مناطق آسیب دیده نشده و طبیعتا شماری از هم‌وطنانمان ساعات گذشته را زیر آوار (لطفا تصور کنید) گذرانده‌اند، تا این لحظه (سحرگاه یکشنبه) بیش از ۱۸۰ تن از هموطنانمان جان به جان آفرین تسلیم کرده‌اند وافزون بر آن، بیش از هزار و پانصد تن دیگر مجروح شده‌اند.

قدرت امواج درونی زمین به اندازه‌ای زیاد بوده که زلزله در سراسر منطقه شمال غرب کشورمان احساس شده و البته به دلیل قرار گرفتن کانون لرزه در فاصله اندک نسبت به سطح زمین، به شدت مخرب عمل کرده است تا جایی که توانسته ترس و وحشت بسیاری پدید آورده و مردمان ساکن کیلومتر‌ها آن‌سو‌تر را هم مجاب به خوابیدن در خیابان‌ها کند و نیروهای امدادی پنج استان را به حالت آماده‌باش درآورد؛ اما موفق نشد تا مسئولان رسانه ملی را مجاب به قطع برنامه‌های عادی و یا دست کم، پوشش اخبار مرتبط با مقوله روز برای کسری از جمعیت کشورمان کند!

این در حالی است که اهمیت ماجرا از دید دیگر رسانه‌ها به اندازه‌ای بالا بوده که خبر آن به سرعت در همه رسانه‌های جهان باز انتشار یافته است تا جایی که رویترز در گزارشی به نقل از اداره زمین‌شناسی آمریکا، شدت زلزله اخیر را ۶.‌۴ در مقیاس ریشتر ارزیابی کرده و خبر آمادگی صلیب سرخ ترکیه برای اعزام دارو و نیازهای اولیه به کشورمان را به تلکس خبری‌اش می‌فرستد، حال آنکه حد ‌‌نهایت واکنش دولتمردان کشورمان به «پیام تسلیت اعضای هیأت دولت» (و نه حتی مجموعه هیأت دولت!) و چند توصیه مانند بسیج امکانات یا پشتیبانی‌ها و کمک‌های لازم محدود می‌ماند!


اکنون کافی است، واکنش مقامات دیگر کشور‌ها به وقوع حوادث مشابه را به یاد بیاوریم تا «اعلام عزای عمومی در ایتالیا در همدردی با زلزله زدگان»، «در پی کشته شدن شانزده نظامی مصری رخ داد؛ اعلام سه روز عزای عمومی»، «عزای عمومی در عربستان...»، «... در روسیه» و صد‌ها قرینه دیگر به تقویت این ابهام بیایند که اصولا وقوع چه رویداد تلخی، می‌تواند منجر به اعلام عزای عمومی شود؟

اینجاست که یادآوری ماجرای چند روز گذشته به یاری‌مان خواهد آمد تا مبادا یک طرفه به قاضی رفته باشیم؛ همانجایی که خواندن پی‌در‌پیِ پیام‌های ریاست جمهوری به مناسبت دلاوری‌های ورزشکارانمان در المپیک، ‌گاه مانع پخش زنده رقابت‌های ملی پوشان کشورمان نیز می‌شد، ولی این بار که تازیانه طبیعت بر تن بسیاری از هم‌وطنانمان نشسته، نه رئیس جمهور پیام آنی صادر می‌کند و نه صدا و سیما، خاطر المپیک را مکدر می‌کند!

بدین ترتیب، نه تنها عرصه برای میان‌داری دیگر رسانه‌های فارسی زبان خالی خواهد شد، بلکه واژه «ملی» ابتر‌‌ رها شده و ظلمی آشکار در حق هموطنان زلزله زده‌مان روا خواهد شد، چرا که ثابت کرده‌ایم در اندازه همدردی و غمخواری نیز کنارشان نیستیم.

با این تفاسیر، بر آن شدیم تا ضمن تسلیت به ملت بزرگوار، به عنوان رسانه‌ای تعاملی که همواره مورد اقبال جمع بزرگی از هموطنانمان بوده است، با اعلام یک روز عزای عمومی به مناسبت همدردی با هموطنان زلزله‌زده‌‌‌‌‌مان، بستری فراهم کنیم تا شما خوانندگان گرامی نیز با هموطنان آذری‌مان همدردی کنید.

به عبارتی بهتر، می‌خواهیم که در نقش پل میان شما (خوانندگان) و هموطنان آسیب دیده‌مان در اهر، هریس، ورزقان و همه نقاط آسیب دیده از زلزله اخیر به ایفای نقش بپردازیم تا شاید به نوعی تفسیر این بیت باشد برای مسئولانی که در شب بیدار باش شمال غرب کشور خفته بودند؛

«چو عضوی به درد آورد روزگار     دگر عضوها را نماند قرار»

پیام‌های شما برای همدردی و آمادگی برای کمک احتمالی، آرامش‌بخش مردم داغدار خواهد بود و چند درخواست هم از شما داریم.

احتمالا هم‌وطنانمان در مناطق زلزله‌زده به خون نیاز داشته باشند، به ویژه این که در ماه مبارک رمضان ذخیره خون کشور هم کم شده است؛ آمادگی داشته باشیم که در صورت نیاز برای اهدای خون به کمک هم‌وطنانمان بشتابیم.

آگاهی‌رسانی درست، دقیق و مشفقانه، مردم و داوطلبان را در کمک‌رسانی کمک خواهد کرد؛ بنابراین، از انتشار اخباری که کمکی به هم‌وطنانمان نخواهد کرد، خودداری کرده و با انتشار تصاویر آزاردهنده بر دردهای ایشان نیفزاییم.

-----------------------------------

عصر ایران - عصر روز گذشته خبر زلزله شدید و پرتلفات در شمال غرب کشور به سرعت برق و باد در خبرگزاری ها ، سایت های خبری و شبکه های مجازی چرخید و یک ساعتی طول نکشید که این خبر حتی به صدر اخبار برخی شبکه های ماهواره ای تبدیل شد ، اما تا زمانی که این خبر به حدی از اهمیت برسد که شایسته زیر نویس های شبکه خبر و دیگر شبکه های داخلی که از بودجه بیت المال همین مردمی که زیر آوار مانده یا کشته شده بودند ، برسد ساعت ها زمان طی شد!

واقعیت این است که نگارنده هر چه با خود می اندیشد رفتارها و سلوک صداو سیما در این فقره را درک نمی کند و متوجه نمی شود چرا وقتی حادثه ای در ابعاد زلزله شدید در آذربایجان شرقی و استان های همجوار به وقوع می پیوندد که صدها کشته و هزاران زخمی دارد ، به قول معروف " کک صداو سیما هم نمی گزد؟ "

آیا این توهین به همه مردم نیست ؟ طرفه آنکه در همان شبی که صداوسیما حتی به خود زحمت نداد یک شبکه تلویزیونی خود را به پوشش خبری لحظه به لحظه زلزله آذربایجان شرقی اختصاص دهد ، در خبرهای برگزیده شده برای بخش های مختلف خبری حتی خبر تصادف یک کامیون با یک دوچرخه سوار در آلمان که منجر به مرگ یک تن و زخمی شدن سه تن دیگر شده بود و واژگون شدن اتوبوس در هند به یک دره و اخبار "بسیار بسیارمهم " اعتراض چند شهروند آمریکایی به وضعیت اقتصادی به طور خاص و با آب و تاب پوشش داده می شد.

ولی مردم ایران در همان شب نباید متوجه می شدند که در سرزمین شان در همان لحظه صدها و شاید هزاران نفر در اثر حادثه زلزله کشته ، زخمی شده و یا زیر آوار منتظر رسیدن یک دست یاریگر هستند.
صدا و سیما در جریان المپیک ، با قطع برنامه های عادی خود ، برخی از مسابقات را پخش مستقیم می کرد ؛ آیا زلزله شمال غرب کشور به اندازه فلان مسابقه تکواندو یا کشتی و پینک پنگ ارزش خبری نداشت تا لحظه به لحظه از ان اطلاع رسانی کند؟

واقعا صداوسیمای ما چه زمانی از حالت یک بوقچی تبلیغاتی خارج شده و وقتی در سال هزاران میلیارد تومان ازبودجه عمومی این ملت می مکد ، واقعا شایسته عنوان " ملی " و متعلق به همه مردم خواهد شد؟