فیوز...بخش دوم وپایانی
در يك شبكة توزيع از بازبست ها در نقاط زير استفاده مي شود :
در پست ها ، براي ايجاد حفاظت اوليه در يك مدار.
در مدارهاي فيدر اصلي ، براي تقسيم خطوط طولاني و بنابراين جلوگيري از خروج تمام خط در اثر رخ داد خطايي در انتهاي آن.در شاخه ها يا خروجي هاي انتهايي خط ، براي پيشگيري از باز شدن مدار اصلي در اثر خطاهاي رخ داده در شاخه ها.
سكسيونرها
سكسيونر ، ابزاري است كه پس از عملكرد يك كليد يا بازبست كه در بالادست آن قرار دارد ، بخش آسيب ديدة يك مدار توزيع زا به طور خودكار از مدار جدا مي كند و معمولاً در پايين دست يك بازبست نصب مي شود. از آن جا كه يك سكسيونر ، تحمل و توان قطع جريان اتصال كوتاه را ندارد ، بايد همواره به همراه يك ابزار پشتيبان كه از توان قطع در زير بار برخوردار است ، مورد استفاده قرار گيرد. سكسيونرها مقدار عملكردهاي بازبست در مدت زمان اتصال كوتاه را مي شمارند و پس از آن كه تعداد باز شدن هاي بازبست به تعداد از پيش تعيين شده اي رسيد و به هنگام باز بودن بازبست ، سكسيونر باز مي شود و بخش اتصالي شده را به كلي از مدار جدا مي كند. اين امر باعث مي شود كه بازبست دوباره در شرايط كار عادي قرار گيرد و بنابراين ارتباط منبع تغذيه با بخش هاي سالم مدار مجدداً تنظيم مي شود.
سكسيونرها در آرايش هاي تك فاز و سه فاز و با مكانيزم هاي عملكرد هيدروليكي و الكترونيكي ساخته مي شوند. يك سكسيونر داراي مشخصة عملكرد زمان/جريان نيست و مي تواند در فاصلة دو وسيلة حفاظتي با منحني هاي عملكردي بسيار نزديك به هم و در جايي كه افزودن يك پلة اضافي در ميان آن ها عملي نيست ، مورد استفاده قرار گيرد.
در سكسيونرهاي با مكانيزم هيدروليكي ، يك سيم پيچ به صورت سري با خط قرار مي گيرد. هرگاه اضافه جرياني در خط پديد آيد ، سيم پيچ يك پيستون را به حركت در مي آورد و اين نيز با باز شدن مدار و صفر شدن جريان از طريق جابجايي روغن در مخازن سكسيونر ، يك مكانيزم شمارش را تحريك مي كند. پس از تعداد معيني باز شدن مدار ، پيوندهاي سكسيونر از طريق فنرهاي از پيش تنش يافته ، باز مي شود، اين نوع از سكسيونرها را مي توان به كمك دست مجدداً بست . سكسيونرهاي الكترونيكي در عمل انعطاف پذيرتر و از نظر تنظيم ساده تر هستند. جريان بار از طريق CT ها اندازه گيري و از جريان ثانويه به عنوان تغذيه براي مدار كنترل كه تعداد عملكردهاي بازبست و با هر وسيلة قطع كنندة ديگري را مي شمارد ، استفاده مي شود. سپس در صورت لزوم يك سيگنال قطع براي پخش بازكننده فرستاده مي شود. اين نوع سكسيونرها از طريق مكانيزم هاي دستي يا موتوري قابل وصل مجدد هستند.
به هنگام انتخاب يك سكسيونر بايد عوامل زير را در نظر گرفت :
1- ولتاژ سيستم
2- حداكثر جريان بار
3- حداكثر سطح اتصال كوتاه
4- ايجاد تمايز ابزارهاي بالادستي و پايين دستي
ولتاژ نامي و جريان يك سكسيونر ، بايد با حداكثر مقدار ولتاژ يا بار در نقطة نصب برابر يا از آن بزرگتر باشد. ظرفيت اتصال كوتاه ( گشتاور نامي ) يك سكسيونر نيز بايد از سطح اتصال كوتاه در نقطة نصب بيشتر يا با آن مساوي باشد. حداكثر زمان برطرف سازي خطا در ابزار قطع كنندة همراه با سكسيونر نبايد از شرايط نامي اتصال كوتاه سكسيونر بيشتر شود. عواملي كه در زمينة ايجاد تمايز بايد مورد توجه قرار گيرد ، عبارتند از تنظيم جريان شروع و تعداد عملكردهاي ابزار قطع كنندة سكسيونر پيش از باز شدن آن.
فيوزها
فيوز ، يكي از ابزار حفاظت در برابر اضافه جريان است ؛ در فيوز عنصري وجود دارد كه در اثر عبور جريان ، مستقيماً گرم و در صورت بيشتر شدن آن از يك مقدار از پيش تعيين شده ، كاملاً ذوب مي شود. فيوزي كه به طور مناسب انتخاب شده است بايد پس از ذوب شدن عضو مورد نظر ، مدار را به كلي قطع كند ، قوس الكتريكي پديد آمده در لحظة قطع را از ميان بردارد و سپس مدار را در شرايط باز ، با حضور ولتاژ نامي در پايانه هايش ، همچنان نگاه دارديعني در دو سر عضو فيوز ، قوس الكتريكي وجود نداشته باشد
بيشتر فيوزهاي به كار رفته در سيستم هاي توزيع بر اساس اصل رانش عمل مي كنند ، يعني داراي لوله اي براي از بين بردن قوس الكتريكي هستند ، كه درون آن يك فيبر غير يونيزه و يك عنصر ذوب شونده وجود دارد. به هنگام رخ داد خطا ، همراه با ذوب شدن عنصر فلزي ، فيبر دروني گرم مي شود و گازهاي غيريونيزه اي توليد مي كند كه در درون لوله جمع مي شوند. در اين شرايط قوس فشرده شده و به بيرون لوله هدايت مي شود. علاوه بر اين ، فرار گاز از دو سر لوله باعث پديد آمدن ذراتي مي شود كه قوس را در شرايط بيرون شدگي نگاه مي دارد. با اين روش ، قوس درست در لحظة صفر شدن جريان ، خاموش مي شود. حضور گازهاي غير يوني و رانش در درون لوله ، عدم بازيابي مجدد جريان اتصال كوتاه پس از لحظة عبور جريان در نقطة صفر را تضمين مي كند.ناحية عملكرد از طريق دو عامل محدود مي شود : حد پاييني يا حداقل زمان لازم براي ذوب شدن فيوز ( زمان ذوب كمينه ) و حد بالايي كه به كمك حداكثر زمان كل لازم براي برطرف شدن خطا توسط فيوز تعيين مي شود.
براي دسته بندي فيوزها بر اساس ولتاژ نامي ، جريان نامي ، مشخصه جريان بر حسب زمان ، خصوصيات ساختماني و ديگر عوامل ، استانداردهاي گوناگوني وجود دارد. به عنوان مثال بخش هاي مختلفي از استانداردهاي ANSI/UL 198-1982
در مورد فيوزهاي ولتاژ پايين در حدود 600 ولت يا كمتر هستند. در مورد فيوزهاي ولتاژ متوسط يا ولتاژ بالا در بازة 3/2 كيوولت تا 138 كيلوولت ، بايد استانداردهايي مانند ANSI/IEEE ( 37.40.41.42.46.47.48 ) را به كار برد. سازمان ها و كشورهاي ديگر از استانداردهاي خود استفاده مي كنند و علاوه بر اين كارخانجات سازندة فيوز نيز علائم و دسته بندي هاي خاص خود را دارند.
در سيستم هاي توزيع ، در شاخه هاي فيوز استفاده از حروف K و T به ترتيب براي انواع تند و كند بر اساس نرخ سرعت عملكرد آنها امري عمومي است. نرخ سرعت ، نسبت به جريان ذوب كمينه اي كه در s 1/0 باعث عملكرد فيوز مي شود به جريان كمينه اي است كه در s 300 باعث عملكرد آن مي شود. در شاخه هاي K ، SR ( نرخ سرعت ) در حدود 6 تا 8 و در شاخه هاي T در حدود 10 تا 13 تعريف مي شود.
براي انتخاب فيوز مناسب براي استفاده در يك سيستم توزيع ، اطلاعات زير ضروري است :
سطح ولتاژ سطح عايقي
نوع سيستم
سطح اتصال كوتاه بيشينه
جريان بار
چهار عامل فوق جريان و ولتاژ نامي و ظرفيت اتصال كوتاه فيوز را تعيين مي كنند.
در پست ها ، براي ايجاد حفاظت اوليه در يك مدار.
در مدارهاي فيدر اصلي ، براي تقسيم خطوط طولاني و بنابراين جلوگيري از خروج تمام خط در اثر رخ داد خطايي در انتهاي آن.در شاخه ها يا خروجي هاي انتهايي خط ، براي پيشگيري از باز شدن مدار اصلي در اثر خطاهاي رخ داده در شاخه ها.
سكسيونرها
سكسيونر ، ابزاري است كه پس از عملكرد يك كليد يا بازبست كه در بالادست آن قرار دارد ، بخش آسيب ديدة يك مدار توزيع زا به طور خودكار از مدار جدا مي كند و معمولاً در پايين دست يك بازبست نصب مي شود. از آن جا كه يك سكسيونر ، تحمل و توان قطع جريان اتصال كوتاه را ندارد ، بايد همواره به همراه يك ابزار پشتيبان كه از توان قطع در زير بار برخوردار است ، مورد استفاده قرار گيرد. سكسيونرها مقدار عملكردهاي بازبست در مدت زمان اتصال كوتاه را مي شمارند و پس از آن كه تعداد باز شدن هاي بازبست به تعداد از پيش تعيين شده اي رسيد و به هنگام باز بودن بازبست ، سكسيونر باز مي شود و بخش اتصالي شده را به كلي از مدار جدا مي كند. اين امر باعث مي شود كه بازبست دوباره در شرايط كار عادي قرار گيرد و بنابراين ارتباط منبع تغذيه با بخش هاي سالم مدار مجدداً تنظيم مي شود.
سكسيونرها در آرايش هاي تك فاز و سه فاز و با مكانيزم هاي عملكرد هيدروليكي و الكترونيكي ساخته مي شوند. يك سكسيونر داراي مشخصة عملكرد زمان/جريان نيست و مي تواند در فاصلة دو وسيلة حفاظتي با منحني هاي عملكردي بسيار نزديك به هم و در جايي كه افزودن يك پلة اضافي در ميان آن ها عملي نيست ، مورد استفاده قرار گيرد.
در سكسيونرهاي با مكانيزم هيدروليكي ، يك سيم پيچ به صورت سري با خط قرار مي گيرد. هرگاه اضافه جرياني در خط پديد آيد ، سيم پيچ يك پيستون را به حركت در مي آورد و اين نيز با باز شدن مدار و صفر شدن جريان از طريق جابجايي روغن در مخازن سكسيونر ، يك مكانيزم شمارش را تحريك مي كند. پس از تعداد معيني باز شدن مدار ، پيوندهاي سكسيونر از طريق فنرهاي از پيش تنش يافته ، باز مي شود، اين نوع از سكسيونرها را مي توان به كمك دست مجدداً بست . سكسيونرهاي الكترونيكي در عمل انعطاف پذيرتر و از نظر تنظيم ساده تر هستند. جريان بار از طريق CT ها اندازه گيري و از جريان ثانويه به عنوان تغذيه براي مدار كنترل كه تعداد عملكردهاي بازبست و با هر وسيلة قطع كنندة ديگري را مي شمارد ، استفاده مي شود. سپس در صورت لزوم يك سيگنال قطع براي پخش بازكننده فرستاده مي شود. اين نوع سكسيونرها از طريق مكانيزم هاي دستي يا موتوري قابل وصل مجدد هستند.
به هنگام انتخاب يك سكسيونر بايد عوامل زير را در نظر گرفت :
1- ولتاژ سيستم
2- حداكثر جريان بار
3- حداكثر سطح اتصال كوتاه
4- ايجاد تمايز ابزارهاي بالادستي و پايين دستي
ولتاژ نامي و جريان يك سكسيونر ، بايد با حداكثر مقدار ولتاژ يا بار در نقطة نصب برابر يا از آن بزرگتر باشد. ظرفيت اتصال كوتاه ( گشتاور نامي ) يك سكسيونر نيز بايد از سطح اتصال كوتاه در نقطة نصب بيشتر يا با آن مساوي باشد. حداكثر زمان برطرف سازي خطا در ابزار قطع كنندة همراه با سكسيونر نبايد از شرايط نامي اتصال كوتاه سكسيونر بيشتر شود. عواملي كه در زمينة ايجاد تمايز بايد مورد توجه قرار گيرد ، عبارتند از تنظيم جريان شروع و تعداد عملكردهاي ابزار قطع كنندة سكسيونر پيش از باز شدن آن.
فيوزها
فيوز ، يكي از ابزار حفاظت در برابر اضافه جريان است ؛ در فيوز عنصري وجود دارد كه در اثر عبور جريان ، مستقيماً گرم و در صورت بيشتر شدن آن از يك مقدار از پيش تعيين شده ، كاملاً ذوب مي شود. فيوزي كه به طور مناسب انتخاب شده است بايد پس از ذوب شدن عضو مورد نظر ، مدار را به كلي قطع كند ، قوس الكتريكي پديد آمده در لحظة قطع را از ميان بردارد و سپس مدار را در شرايط باز ، با حضور ولتاژ نامي در پايانه هايش ، همچنان نگاه دارديعني در دو سر عضو فيوز ، قوس الكتريكي وجود نداشته باشد
بيشتر فيوزهاي به كار رفته در سيستم هاي توزيع بر اساس اصل رانش عمل مي كنند ، يعني داراي لوله اي براي از بين بردن قوس الكتريكي هستند ، كه درون آن يك فيبر غير يونيزه و يك عنصر ذوب شونده وجود دارد. به هنگام رخ داد خطا ، همراه با ذوب شدن عنصر فلزي ، فيبر دروني گرم مي شود و گازهاي غيريونيزه اي توليد مي كند كه در درون لوله جمع مي شوند. در اين شرايط قوس فشرده شده و به بيرون لوله هدايت مي شود. علاوه بر اين ، فرار گاز از دو سر لوله باعث پديد آمدن ذراتي مي شود كه قوس را در شرايط بيرون شدگي نگاه مي دارد. با اين روش ، قوس درست در لحظة صفر شدن جريان ، خاموش مي شود. حضور گازهاي غير يوني و رانش در درون لوله ، عدم بازيابي مجدد جريان اتصال كوتاه پس از لحظة عبور جريان در نقطة صفر را تضمين مي كند.ناحية عملكرد از طريق دو عامل محدود مي شود : حد پاييني يا حداقل زمان لازم براي ذوب شدن فيوز ( زمان ذوب كمينه ) و حد بالايي كه به كمك حداكثر زمان كل لازم براي برطرف شدن خطا توسط فيوز تعيين مي شود.
براي دسته بندي فيوزها بر اساس ولتاژ نامي ، جريان نامي ، مشخصه جريان بر حسب زمان ، خصوصيات ساختماني و ديگر عوامل ، استانداردهاي گوناگوني وجود دارد. به عنوان مثال بخش هاي مختلفي از استانداردهاي ANSI/UL 198-1982
در مورد فيوزهاي ولتاژ پايين در حدود 600 ولت يا كمتر هستند. در مورد فيوزهاي ولتاژ متوسط يا ولتاژ بالا در بازة 3/2 كيوولت تا 138 كيلوولت ، بايد استانداردهايي مانند ANSI/IEEE ( 37.40.41.42.46.47.48 ) را به كار برد. سازمان ها و كشورهاي ديگر از استانداردهاي خود استفاده مي كنند و علاوه بر اين كارخانجات سازندة فيوز نيز علائم و دسته بندي هاي خاص خود را دارند.
در سيستم هاي توزيع ، در شاخه هاي فيوز استفاده از حروف K و T به ترتيب براي انواع تند و كند بر اساس نرخ سرعت عملكرد آنها امري عمومي است. نرخ سرعت ، نسبت به جريان ذوب كمينه اي كه در s 1/0 باعث عملكرد فيوز مي شود به جريان كمينه اي است كه در s 300 باعث عملكرد آن مي شود. در شاخه هاي K ، SR ( نرخ سرعت ) در حدود 6 تا 8 و در شاخه هاي T در حدود 10 تا 13 تعريف مي شود.
براي انتخاب فيوز مناسب براي استفاده در يك سيستم توزيع ، اطلاعات زير ضروري است :
سطح ولتاژ سطح عايقي
نوع سيستم
سطح اتصال كوتاه بيشينه
جريان بار
چهار عامل فوق جريان و ولتاژ نامي و ظرفيت اتصال كوتاه فيوز را تعيين مي كنند.
+ نوشته شده در دوشنبه بیست و سوم خرداد ۱۳۹۰ ساعت 17:7 توسط spow
|
وبلاگ همه چیز درباره نیروگاه وبلاگی تخصصی درباره نیروگاه است که به صورت تخصصی به مطالب مرتبط با نیروگاه اعم از مکانیک, ابزاردقیق والکتریک میپردازد